فارسی
پنجشنبه 30 فروردين 1403 - الخميس 8 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 2
50% این مطلب را پسندیده اند

فرق شخصيت و رفتار با فطرت چيست؟

رفتار، حركتي است هماهنگ و منطبق با ايدئولوژي و ايدئولوژي، برنامه و راهكار رسيدن به هدف و مقصد است كه بر اساس جهان بيني، تبيين و تنظيم مي گردد.
  فرق شخصيت و رفتار با فطرت چيست؟

آدمي وقتي به دنيا مي آيد، حيوان بالفعل و انسان بالقوه است، يعني هويت و شخصيت انساني او به صورت بذرهاي آماده براي رشد و شكوفايي است كه از آنانها به استعدادهاي بالقوه تعبير مي شود. محيط زندگي (خانه، مدرسه و اجتماع) مناسب و فضاي تربيتي مساعد، زمينه ساز رشد و تكامل آن استعدادها مي شود. هرگاه آن استعدادها به صورت تدريجي و هماهنگ با هم از حالت استعداد و قوه، خارج شوند و به عينيت و فعليت برسند و در رفتار و گفتار، و خُلق و خوي انسان به گونهاي تأثير بگذارد كه حالت هميشگي پيدا كند، انسانيت او محقّق مي گردد. و شخصيت و ماهيتش انساني مي شود. فرق فطرت با شخصيت اين است. فطرت به منزلة بذر است و شخصيت، ساقه و شاخه و برگ و ميوه هاي آن مي باشد.

رفتار، تابع شخصيت است، يعني رفتار، گفتار و منش هاي هركسي، بازگو كنندة ميزان شخصيت او است. به بيان ديگر: رفتار و حركات هر كسي نشان مي دهد كه چه ميزان از استعدادهاي فطري و انسان ساز درونش به فعليت رسيده و به كدام سمت و سو در سير و حركت است. به سمت انسان شدن يا به سوي از دست دادن هويت و شخصيت انساني؟

رفتار، حركتي است هماهنگ و منطبق با ايدئولوژي و ايدئولوژي، برنامه و راهكار رسيدن به هدف و مقصد است كه بر اساس جهان بيني، تبيين و تنظيم مي گردد.

برنامه و راهكارهايي كه براي نيل به هدف و ساختن شخصيت صحيح انساني و رفتار متناسب با آن تنظيم مي شود، دو دسته اند: دسته اي با نظام تكوين و فطرت انسان هماهنگي و انطباق دارد. آن ها مطلق و ثابت است، مثل نماز، نيايش، روزه، راست گويي، امانت دارد، وفاي به عهد.

دسته اي ديگر بر اساس اوضاع متغير زمان و مكان و افراد، تنظيم و تدوين ميگردد، و با تحوّل وضعيت، برنامه و به پيروي از آن، رفتار نيز تحوّل پيدا مي كند. اين دسته نسبي و متغير است. اما شخصيت، اگر چه پايه اساسي شكل گيري آن بر فطرت استوار است، اما عوامل ديگري چون وراثت و سرشت ثانوي انسان كه از تكرار و تمرين فعل يا قول، به صورت عادت يا خُلق و خوي در مي آيد، نيز در جهت گيري شخصيت تأثير گذار است.

تكوين اخلاق و شخصيت افراد و جهت يابي آن با عقل و درايت، قدرت و توان روحي، طرز تفكر و درجة علاقه آن ها نسبت به ارزش اشيا ارتباط مستقيم دارد. قوانين اوّليه حيات از مهم ترين قوانيني هستند كه مادام العمر بر آدمي حكمروايي مي كنند و در شكل گيري شخصيت نوجوانان و جوانان، عواملي چون جنبه هاي زيستي، رواني، عاطفي، اجتماعي، حيات سياسي و تشكل و تحزّب ها و جنبه هاي مربوط به رغبتها، علايق و گرايش ها و همچنين جنبه مربوط به اقتصاد و حيات اقتصادي و بالاخره و در رأس آن ها، جنبه هاي مربوط به مذهب و علايق مذهبي، تأثير به سزايي دارد.

مجموعه اين عوامل در كنار وراثت و قواي فطري، سازندة شخصيت انسان هستند. و چون عوامل سازنده شخصيت، در انسان ها متفاوت است، شخصيت ها نيز متفاوت، نسبي و متغيرند.


منبع : پاسخگو
  • رفتار شناسی
  • فطرت
  • شخصیت
  • 1
    50% (نفر 2)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    آيا تلاش براي كسب روزي با رازقيّت خداوند منافات ...
    قضا و قدر چیست؟ آیا مقابل اراده و اختیار انسان ...
    صبحتهای لغو و بیهوده چه آثار بدنبال دارد ؟
    عوامل رفع استرس چیست؟
    تقيه چيست و انجام آن در چه مواردي لازم است؟
    روح چیست ؟
    چرا پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله ...
    معناي واقعي توبه چيست و چگونه مي توانيم خود را از ...
    در این فراز دعای کمیل"اللهم اغفرلی الذنوب التی ...
    «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» به چه ...

    بیشترین بازدید این مجموعه

    چگونه بفهميم كه خداوند ما را دوست دارد و از ...
    صبحتهای لغو و بیهوده چه آثار بدنبال دارد ؟
    به چه کسانی دیندار و به چه کسانی غیر دیندار گفته ...
    آیا امام صادق (ع) مؤسس مذهب شیعه است؟
    شیوه‌های مبارزه امام رضا(ع) با افکار منحرف چگونه ...
    راه ترک خودارضایی ( استمنا ) چیست؟
    برای در امان ماندن از جن زدگی چه باید کرد؟
    در این فراز دعای کمیل"اللهم اغفرلی الذنوب التی ...
    چرا سگ نجس است و نمی‌توان آن را درخانه نگه داشت؟
    معنای سبحان اللّه و ریشه این کلمه را بیان کنید؟

     
    نظرات کاربر

    اقبال خالندی
    بنام خدا باسلام،ببخشید آیا ذات انسان قابل تغییر میباشد؟ آیا ذات یاهمان نفس آدمی چه زمانی درآدم شکل میگیرد؟ به فرض مثال،آدمی که درگذشته هرکاری را کرده ازانواع خلافها والان رفتارش راتغییرداده وبه ظاهرآدم خوبی شده،آیا ذات آن آدم هم تغییرکرده،یعنی ذاتش هم خوب شده یا فقط رفتارش راتغییرداده وهنوز گرایش به کارخلاف راداردودباطن میل به خلاف دارد ولی نمیتواندوخودش راکنترل میکند؟ باتشکرفزاوان ازشما استادگرامی
    پاسخ
    0     0
    1 دى 1396 ساعت 11:27 بعد از ظهر
    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^