فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حسن خلق در آموزه های قرآنی

 در اینجا ضمن بررسی اهمیت حسن خلق و نیك خویی، عوامل پیدایش آن را در وجود آدمی بررسی كرده و برخی از آثار و نتایج برخورداری از این صفت پسندیده را برشمرده است .
● رسول خدا(ص) الگوی نیك خویی
در روایتی از یكی از همسران پیامبر(ص) در توصیف خوی پیامبر(ص) این گونه نقل شده كه گفته است: خلقه القرآن؛ خوی پیامبر(ص) قرآن بود. شاید در وهله نخست این سخن، عظیم و از سویی عجیب بنماید. عظیم از این كه چگونه پیامبر توانسته است به مقامی دست یابد كه از نظر خلق و خوی، آینه آیه های قرآن و مظهر آیات قرآنی خداوند گردد؟
این مطلب از آن جایی كه پیامبر خود مظهر اكمل و تمام اسمای تام و كامل الهی است، امری پذیرفتنی و قابل قبول است؛ زیرا قرآن تنها پیامبری را كه بطور مطلق به عنوان اسوه حسنه و نمونه كامل یاد می كند و از مردمان می خواهد تا او را در همه ابعاد زندگی اخلاقی، سیاسی و اجتماعی سرمشق و الگو قرار دهند، آن بزرگوار است. خداوند در قرآن بیان می دارد كه: لكم فی رسول الله اسوه حسنه بنابراین دور از ذهن نیست كه چنین شخصیتی خود تجسم آیات قرآنی باشد و به عنوان قرآن مجسم و ناطق و حاضر از او یاد گردد و در توصیفش یادآور شوند كه خلق و خوی پیامبر قرآن است.
با این همه نیكوتر آن است كه به جای این كه از زبان مخلوقی كه هم از نظر سطح و هم از نظر درك و شناخت و مقام به مراتب پایین تر است در وصف پیامبر سخن بگوییم به سراغ قرآن برویم و وصف ایشان را از زبان آفریدگار و پروردگارش بشنویم. قرآن كریم در آیات بسیاری پیامبر را مورد توجه ویژه قرار داده و او را وصف كرده است. در همه این آیات وی به گونه ای معرفی شده كه سزاوار انسان كامل و مظهر اسمای الهی است. از این رو، می توان در وصف پیامبر همان صفات الهی را یاد كرد كه در قرآن بیان شده است و تنها تفاوت را در این دانست كه وی این صفات را بالعرض دارا می باشد و آن كه این صفات را بالذات و به صورت كمال مطلق دارا است خداوند یكتا و بی همتاست. بنابراین در وصف پیامبر(ص) می توان این جمله را گفت كه وی مظهر و مجسمه اسما و صفات الهی است. اگر رحمت خداوند بر غضبش سبقت می گیرد، در كنش و واكنش های پیامبر(ص) نیز چنین است و اگر خدا رحمه العالمین است، پیامبرش نیز چنین است. اگر خداوند رحمان برای همگان است و رحیم برای مومنان، پیامبرش نیز چنین است. این گونه است كه پیامبر(ص) می تواند به عنوان مظهر تام كامل اسما و صفات الهی، الگو و سرمشق كسانی باشد كه گرایش به سوی كمال دارند.
تاكید بر نمونه بودن آن حضرت در حسنات در آیه ولكم فی رسول الله اسوه حسنه، به این منظور است تا بنمایاند آن حضرت سرمشق رفتار و منش درست و صحیح و نیكو است؛ زیرا انسان می تواند در هر دو سوی كمال صعودی كه حسنه است و كمال سقوطی كه سیئه است برای خود سرمشق بجوید. اگر بخواهد به سوی كمال نیكویی ها و جمال و تقوا برود می تواند پیامبر(ص) را الگو قرار دهد و اگر بخواهد به سوی كمال زشتی ها و فجور برود می تواند شیطان را ولی و پیشوا قرار دهد. از این رو در تعبیر قرآنی سخن از اسوه حسنه نسبت به پیامبر است تا سرمشقی وی در این بعد مورد تاكید قرار گیرد.
براین اساس می توان این گونه نتیجه گرفت كه پیامبر سرمشق كمالات نیكویی است كه برخی از انسان ها در جست وجوی آن هستند و نمی تواند الگو و سرمشق كسانی باشد كه می كوشند به كمالات زشتی ها و سیئات برسند. اكنون كه دانسته شد كه پیامبر آینه تمام نمای كمالات و اسمای حسنای الهی است پرسش این است كه در بینش و نگرش قرآن، حسنه چیست و حسن خلق كدام است كه پیامبر به عنوان كامل ترین دارنده آن به عنوان سرمشق مورد تایید و تاكید قرار گرفته است.
● معناشناسی حسن خلق
حسن خلق، به معنای نرم خویی، پاكیزه گفتاری، گشاده رویی و منش زیبا و با دیگران پاكیزه برخورد كردن است. (جامع السعادات ج ۱ ص ۳۰۶) بنابراین آن چه در خوی نیكوی انسان موثر است، صفات نیك و پسندیده است كه به شكل عادت و منش درآمده است و جزو ذات و یا ذاتیات انسان شده است. بنابراین اگر انسانی به چیزی علم حصولی داشت و آن را نیك و پسندیده دانست ولی در خود به صورت عادت بروز نداد به عنوان صاحب خوی نیكو و خلق حسن شناخته نمی شود.
● ملكه و شاكله
اصولا اموری كه به صورت صفات ثانوی در انسان در می آیند، صفاتی هستند كه در اثر تلاش فرد در یك فرایند و حركت جوهری، جزو ذات انسان می گردد. استاد حسن زاده آملی بر این نكته تاكید داشتند كه علم حصولی تا به شكل علم حضوری نشود علم به شمار نمی آید. آن گاه كه دانشی به شكل علم حضوری درآمد جزو ذات و ذاتیات بشر می شود و می توان از آن به ملكه تعبیر كرد.
ملكه دانشی است كه دیگر قابلیت آن را ندارد به سادگی تغییر یابد و به عنوان شاكله وجودی و شخصیت اصلی در انسان باقی و مستقر می گردد. بنابراین هر حسن و امر نیك و پسندیده ای تا با تكرار و در یك فرآیند به شكل علم حضوری و جوهر ذات و شاكله وجودی در نیاید نمی توان از آن به عنوان خلق و خوی یاد كرد؛ زیرا منش، امری پایدار و برقرار است كه با تغییرات و تحولات دگرگون نمی شود و هم چنان كه بود می ماند. از این رو در قرآن در بیان شخصیت گفته شده است كه: كل یعمل علی شاكلته؛ هر كس برپایه شاكله و شخصیت وجودی خود عمل می كند. این همان منش و شكل گیری است كه به صورت جوهر ذات درآمده است.
امیرمومنان علی(ع) عادت (یعنی هر چیز اكتسابی مانند خلق و خوی و دانش) را طبیعت ثانوی بشر می داند؛ به این معنا كه انسان یك طبیعت اولیه دارد كه خداوند خلق كرده و در آن فطرت و غریزه دوگانه ای را نهاده است كه آدمی را به هر سوی می كشد. هر گاه انسان با رنج و تلاش، خود را در مسیر كمالی (حسنات و یاسیئات) قرار دهد، در یك فرآیند و حركت جوهری به صورت شاكله و شخصیت وجودی او در می آید و به عنوان طبیعت دوم كه ساخته و پرداخته هر شخصی است، ماندگار و پایدار می گردد. منش و خلق و خوی انسانی نیز به عنوان طبیعت ثانوی او درآمده و شاكله و شخصیت وجودی او را شكل می دهد و این گونه است كه بر پایه آن رفتار می كند.
● عوامل پیدایش نیك خویی
از آن جا كه انسان در درون خود به صورت طبیعت اولیه هر دو دسته از صفات نیك و پسندیده را دارا می باشد و می تواند آن را از قوه به فعلیت درآورد، برای فعلیت درآوردن هر دسته از این صفات، نیازمند بستر، زمینه و عواملی است. در آیات قرآنی به عواملی كه زمینه بروز نیك خویی می گردد اشاره شده است كه در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود. عامل نخستی كه قرآن از آن یاد می كند مسئله رحمت الهی است. (آل عمران آیه ۱۵۹) حال مسئله این است كه چگونه ما می توانیم رحمت الهی را به سوی خود جلب كنیم تا با این رحمت بتوانیم به نیك خوئی دست یابیم؟

بی گمان برای دسترسی به رحمت الهی نیازمند شناخت درست از خدا به عنوان آفریدگار هستیم. انسانی كه شناخت درستی از خدا نداشته باشد نمی تواند رحمت او را به سوی خود جلب كند و به گونه ای عمل می كند كه سكنجبین صفرا می افزاید و عاملی كه به عنوان جلب رحمت به كار برده ایم تبدیل به جلب نقمت و دوری از خداوندگار می گردد.
از این رو شناخت خدا، هدف خلقت، پروردگاری وی، شناخت معاد و پیامبران و پیامبری و عمل بر پایه آموزه های وحیانی به معنای عامل جلب رحمت اوست تا این گونه در كنف هدایت الهی قرار گرفته و راه كمالی را زیر نظر او و بر پایه آموزه های وحیانی طی كنیم و منش و خلق نیكو را به دست آوریم. براین اساس وقتی سخن از جلب رحمت به عنوان عامل اساسی برای نیك خویی گفته شده است دربردارنده همه این معانی و مفاهیم است. هرگاه این گونه عمل كردیم چنان كه پیامبر(ص) به عنوان سرمشق عمل كرده و این راه را پیموده است می توانیم امیدوار شویم كه از عنایت و رحمت خاص الهی برخوردار شده و به نیك خویی دست یابیم. (آل عمران آیه ۱۵۹)
البته رسیدن به این مرحله نیازمند صبر و شكیبایی است؛ از این روست كه قرآن از صبر و شكیبایی در طی طریق به عنوان زمینه رحمت و بستری برای نیك خویی یاد می كند. (فصلت آیه۳۴و ۳۵)
تأكید بسیار قرآن بر مسایل و مباحث اجتماعی از آن رو صورت می گیرد كه موجب شكل گیری كامل شخصیت انسان در اجتماع و جامعه می شود؛ از این رو كسانی كه می كوشند با دوری از اجتماع و عزلت نشینی به كمال دست یابند بیراهه می روند؛ زیرا بخش بسیاری از كمالات و شخصیت جامع انسان در اجتماع و در كشاكش مسایل و مشكلات اجتماعی تحقق می یابد. برپایه این نگرش است كه قرآن معاشرت با دیگران و حسن خلق در برخوردهای اجتماعی را به عنوان بستر و عاملی برای رسیدن به منش و خوی نیك برمی شمارد و از مؤمنان می خواهد كه این شیوه را برای رسیدن به كمال طی كنند. (فصلت آیه۳۴ و ۳۵ و مؤمنون آیه ۹۶ و قصص آیه ۵۴)
● آثار حسن خلق
رعایت حسن خلق با مؤمنان (حجر آیه۸۸) و رعایت خوش خلقی در گفتار و برخوردها حتی نسبت به كافران و مشركان (مؤمنون آیه ۹۶) (فصلت آیه۳۴و ۳۵ و اسراء آیه۵۳) رعایت حال ناتوانان (عبس آیه۱ تا ۱۱) از عوامل و زمینه های ایجاد كننده نیك خویی در انسان و گسترش آن به عنوان یك منش انسانی نسبت به همگان است. مؤمن می بایست در نیك خویی به آن جایی برسد كه مظهر خوش خلقی و نیك خویی در میان بشر به شمار آید و همگان از آن بهره مند گردند (اسراء آیه۵۳)
آثار فردی و اجتماعی دست یابی به نیك خویی تا بدان حد است كه می توان با نگاهی به اطراف پیرامون خود آنها را بعینه مشاهده كرد. بسیار دیده شده است كه كسانی كه دارای نیك خوئی و خلق خوش بوده اند در كارهایشان موفق بوده اند و همگان آنان را شریك مال و منال و كار خویش دانسته اند و نسبت به آنان رفتار دیگری را درپیش گرفته اند. وقتی انسانی به همگان سلام می كند و با چهره گشاده برخورد می كند، مورد توجه دیگران قرارگرفته و دشمنی ها تبدیل به دوستی ها می گردد. (فصلت آیه۳۴) مردمان مانند زنبور دور عسل وجودی وی می گردند و جذب او می شوند. گرایش عموم به این دسته از افراد نشان می دهد كه تا چه اندازه نیك خویی می تواند در جذب دوست و دشمن تأثیرگذار باشد. (آل عمران آیه۱۵۹) به طوری كه دشمن از ایجاد تنش و اختلاف در میان ایشان نومید می گردد. (اسراء آیه۵۳) او در زمره بندگان صالح خداوند قرار می گیرد و از فواید بندگان خاص و رحمت خاص برخوردار می شود. (فرقان آیه۶۳) در دنیا و آخرت از توجه ویژه الهی بهره مند شده (قصص آیه۵۴) و امید به آخرت و یاوری حق درباره وی افزایش می یابد.
از این روست كه نیك خویی به عنوان یك اصل اساسی در دستورها و آموزه های وحیانی الهی مورد تأكید و سفارش قرارگرفته و از مؤمنان خواسته شده است كه این منش را در زندگی درپیش گیرند.اسراء آیه ۵۳ و حجر آیه۸۸)
  
 
 


منبع : پایگاه آفتاب
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

«ترس» را بترسانید!!
تواضع و فروتنی امام حسن مجتبی (ع)
در مقابل توهین والدینم چکار کنم؟
کمترين مرتبه و بالاترين درجه اخلاص
جوان در کلام امام صادق(ع)
مکتب علمی امام جواد (ع)
آثار فرهنگى، اجتماعى و تربيتى نماز جماعت
عاشورا ، دليل وجود تشيع
بررسی عنصر رهبری در نهضت عاشورا و ويژگی های اساسی ...
قيام عاشورا و گستره ي معناي امر به معروف و نهي از ...

بیشترین بازدید این مجموعه

حرص و طمع
غفلت‏
اقسام طمع در قرآن‏
دل نوشته هايی در وفات حضرت فاطمه معصومه(س)
اهميت بسمله از نگاه روايات
توصیه به خواندن این سوره در نمازهای واجب
تعدد زوجات از نگاه قرآن (2)
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
دعایی برای نجات از بلا و گرفتاری ها
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^