0
نفر 0

نمایه نامه موضوعی صحیفه سجادیه

-        نام كتاب: نمايه نامه موضوعي صحيفه سجاديه                     

-        تاريخ نشر: 1377

-        نگارنده: مصطفي درايتي و همكاران ناشر: مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران                          

- عنوان به انگليسي:      Sahifeye sajadiye: world Index

 

فرهنگ مصنوعي يا نمايه نامه موضوعي صحيفه با مشاركت، پشتيباني و همكاري افراد ذيل نگارش يافته است.

1-     عباس علي عليزاده                                     5- متدين طوسي

2-     سيد موسي صدر                                       6- احمد درايتي

3-     حسين غريبي                                          7- عبدالرضا درايتي

4-     شهين نعمت زاده                                      8- حسن عالم زاده

 

تهيه نمايه نامه از وظايف مهم مراكز اسناد و اطلاعات است. نمايه نامه ها از ابزارهاي علم پژوهش هستند. نمايه سازي در حقيقت تحليل اطلاعات متن و تبديل آن ها به كليدواژه است. نمايه سازي را مي توان به دو دوره سنتي و نوين تقسيم كرد. در دوره سنتي آثاري چون كشف الابيات، كشف الفاظ و غيره به چاپ رسيده است. در دوره نوين، سازمان دهي اطلاعات، روش متدو دقيق شده است. در اين دوره ما شاهد پيدايش روش هايي چون نمايه سازي همه را، نمايه سازي پرسي و نمايه سازي گردان و ... هستيم. نمايه نامه موضوعي حاضر با روشي نوين و ابتكاري، متن ارزشمند و با شكوه صحيفه سجاديه را براي پژوهشگران قابل دست رس كرده است. گفتني است كه در شيوه نمايه سازي همآرا، خواه پيش همآرا و خواه پس همآرا، رابطه كليدواژه هاي يك متن با يكديگر به شكل دقيقي بيان نمي شود. از اين جهت ريزش اطلاعات فراوان است. در نمايه نامه حاضر اين مسئله به گونه جالبي حل شده است. در اين نمايه نامه از اصطلاحات رابطه مل "آثارها"، "عوامل ها"، "مواردها" و ... استفاده شده است.

مثال: كليدواژه هاي الطاعه – آثارها – الخضوع در صفحه 182 آمده است، يعني از آثار، طاعت، خضوع است، اما همين مجموعه كليدواژه ها در صفحه 118 ذيل كليدواژه خضوع به صورت زير آمده است: الخضوع عوامله – الطاعه يعني از عوامل خضوع، طاعت است. همان گونه كه ملاحظه مي شود. رابطه طاعت و خضوع درد و جايگاه متفاوت الفبايي با استفاده از واژه هاي مياني "آثارها" و "عوامله" مشخص شده است.

مثال ديگري كه قدري پيچيده تر است، و دقت و عمق مفهومي كار را بيان مي كند، مثال زير است،

الآخره – طلب البركه فيها (ص.1)

همين گروه كليدواژه در صفحه 68 به صورت زير آمده است:

البركه – موارد طلب ها – الاخره

يعني به خاطر حفظ معنا و رابطه بين كليدواژه ها، كليدواژه و دوتايي در جايگاه ديگري تبديل به كليدواژه سه تايي الغات) آمده است. و جلد دوم كه با عنوان "العجم المفهرس الا الفاظ الصحيفه السجاديه الجامعه" به چاپ رسيده، در حقيقت الالفاظ صحيفه سجاديه است كه به شماره دعا و بخش هاي دعا كه در جلد اول موجود است ارجاع مي دهد. در ذيل پس از مقدمه يي كوتاه خوانندگان با پيشينه و روش كار آن آشنا خواهند شد.

"صحيفه سجاديه كامله" كتابي است معروف و منسوب به "امام سجاد علي بين الحسين (ع)". اين كتاب ارزشمند و شريف، مجموعه اي گران بها از معارف الهيه است كه در قالب دعا ومناجات با پروردگار القاء شده، و دائره وسيعي از عقايد، اخلاق، آداب اجتماعي و سياسي را به گونه اي دل پذير و عميق عرضه مي كند و به حق آن را به "زبور آل محمد" و "انجيل اهل البيت" ملقب نموده اند.

صحيفه سجاديه موجود، داراي 54 دعاست. آنچه كه از متن كتاب بر مي آيد، تعداد دعاهاي آن 75 بوده كه 21 دعاي آن مفقود (سقط) شده است. عالمان بزرگواري بر اين صحيفه، مستدركاتي نگاشته اند كه در برخي به دعاهاي سقط شده اشاره شده است و در برخي دعاهاي ديگر منسوب به امام سجاد (ع) را بر آن افزوده اند كه مجموع آن ها عبارت اند از:

1-     الصحيفه السجاديه الثانيه: تاليف محدث بزرگوار شيخ حر عاملي، صاحب كتاب "وسايل الشيعه".

2-       "             "       الثانيه: تاليف عبدالله افندي، صاحب كتاب رياضي العلماء، كه دعاهاي سقط شده صحيفه سجاديه كامله راجع نموده است.

3-       "             "       الرابعه: تاليف خانم المحدثين ميرزا حسين نوري طبرسي صاحب كتاب "مستدرك الوسائل".

4-      "           "          الخامسه: تاليف سيد محسن آمين آملي، صاحب كتاب ارزشمند "اعيان الشيعه"

5-      "          "           السادسه: تاليف شيخ محمد صالح مازندراني، صاحب كتاب شرحي بر اصول كافي.

در كتاب هاي (مستدركات) مذكور، ضمن جمع آوري دعاهاي منسوب به امام سجاد (ع) از طرق و اسناد مختلف، برخي از دعاهاي سقط شده در صحيفه سجاديه كامله، آورده شده است. "سيد محمدباقر البطحي اصفهاني" با تركيبي از صحيفه سجاديه كامله و پنج مستدرك ياد شده، اثري جديد به نام الصحيفه السجاديه الجامعه" پديد آورده، كه تقريبا تمامي دعاهاي منسوب به حضرت زين العابدين علي بن الحسين (ع) را يكجا عرضه مي كند. اين كتاب با تصحيح، تعليق و توضيحات مفيدايشان با چاپي چشم نواز از طرف موسسه امام مهدي (ع) ارائه شده است.

مجموعه دعاهاي در اين صحيفه، به 270 دعا افزايش يافته و اسناد و مأخذ آن همراه با تحقيقي كامل در سلسله رواه و فهرست هاي گوناگون، بهره برداري از آن را فزوني بخشيده است. اگر چه با تطبيق و مقايسه مضامين قطع نظر از سند – به روشني معلوم است كه تعدادي از اين دعاها منسوب به حضرت سجاد (ع) شده و بعيد مي نمايد كه از آن حضرت صادر شده باشد. كتاب حاضر به علت جامعيت دعاها؛ محور و مبناي تهيه "فرهنگ موضوعي" قرار گرفته و منظور ما از صحيفه سجاديه جامعه، همين كتاب است (يعني كتاب آقاي محمدباقر ابطحي اصفهاني).

گفتني است كه بر "صحيفه سجاديه" شرح هاي مختلفي از سوي علماي شيعه نگارش يافته كه مهم ترين آن، كتاب "رياض السالكين" تاليف سيد علي خان مدني شيرازي است كه در 7 جلد، با تحقيق مركز انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم، و به زبان عربي چاپ شده است.

هم اكنون خوانندگان با ضرورت اين تحقيق، پيشينه، روش، علائم و نشانه، نحوه استفاده كتاب آشنا مي شوند.

 

ضرورت ها:

دعا، بخشي از فرهنگ اسلامي است كه به گونه اي لطيف، دقيق و دل پذير و در لحن مناجات با خدا، به بسياري از معارف الهيه پرداخته است و دعاهاي منسوب و مأنور از اهل بيت بدون شك، يكي از ذخائر عظيم و پر ارج فرهنگ شيعي است كه تا به امروز، چندان مورد توجه و دقيق انديشي قرار نگرفته است. تصور عوام از دعا، صرفا براي خواندن و تكرار كردن است نه فهميدن و درك كردن و خواص نيز به دعا به عنوان يكي از عميق ترين مأخذ معارف الهي به گسترش، آن نپرداخته اند و از اين رو ستمي فاحش به بخشي عظيم و منحصر به فرد فرهنگ اهل بيت رفته است.

بدون شك پيشينه تلاش دانشمندان شيعه، نسبت به گسترش عميق و معارف پرور فرهنگ دعا عموما و صحيفه سجاديه بالاخص در حد و اندازه اين مقوله از معارف شيعه نيست: و ضروري است بلندهمتان ظريف نگر و عالمان برجسته و عميق انديش، دعا و فرهنگ آن را به عنوان مأخذ و منبعي غني و زباني دلپذير در القا؛ دقيق ترين و ظريف ترين معارف الهي به مردم معرفي كرده و با شرح و بسط آن، ابعاد انديشه اي را كه در قالب دعا و مناجات اشاره شدهن تبيين نمايند.

معنويت در پناه دعا و در اوج معرفت شكل مي گيرد و مقام قرب را، نه به استدلال خشك، كه به دل ما پيمايد و زماني اين هديه الهي موثر خواهد افتاد كه خواننده به جبر تكرار الفاظ اعجاز گونه آن، به مضمون بلند آن نيز بينديشد. تبيين و تفسير اين كلمات آسماني، كار ميدان داران فرهنگ تشيع است تا ارادتمندان به اهل بيت (ع) را در فضاي معرفتي و معنوي دعا قرار دهند.

ترويج و گسترش فرهنگ دعا، نيازمند تمهيد است و مقدماتي است كه عمده ترين آن به عالمان و دانشمندان، مروجان و گويندگان ديني باز مي گردد، ولي بدان علت كه دستيابي به مضامين و محتواي دعا مشكل است و هيچ مرجع و مآخذ تسهيل كننده اي وجود ندارد، كمتر نويسنده و يا گوينده اي از دعا، در مباحث خود استفاده مي كند. امروزه بهره برداري از نهج البلاغه به علت وجود معاجم و فهرست هاي متنوع، به مراتب بيش از گذشته است؛ ولي دعا بالاخص "صحيفه سجاديه" كمتر مورد بهره برداري قرار مي گيرد.

بنابراين اولين قدم براي خروج اين كتاب – ارزشمند از مظلوميت؛ تهيه مأخذي به منظور تسريع در دست يابي به محتوا و مضامين آن بود. بر اين اساس تهيه يك "فرهنگ موضوعي" يا "نمايه نامه موضوعي" يا يك "معجم الفاظ" براي اين كتاب در دستور كار قرار گرفت تا هم راهي براي ورود نويسندگان و گويندگان به مطالب و هم بستري براي مفسران و شارحان آن، با عنوان "فرهنگ موضوعي صحيفه سجاديه" با "المعجم المفهري لمعاني الصحيفه السجاديه" عرضه مي شود.

اين اثر همانطوري كه در ابتدا آمد، با حمايت رياست محترم مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران يعني آقاي دكتر غريبي و همكاري صميمانه پژوهشكدٌ معارف اسلامي الجواد، حجه السلام آقاي شيخ عباسعلي عليزاده و سيد موسي صدر فراهم آمد. و اثر دوم به نام "المعجم المفهري لالفاظ الصحيفه السجاديه"

با همكاري برادران گرامي در همان موسسه، بالاخص اخوي شيخ احمد درايتي به اتمام رسيد. اميد است اين دو منبع با ارزشي مورد استفاده و عنايت علاقمندان قرار گيرد.

لازم به توضيح است كه ترجمه روان و آزاد اين كتاب نيز در دست تهيه است كه به زودي همراه با متني عربي و فرهنگ موضعي براي فارسي زبانان عرضه خواهد شد.
 
پيشينه

از ديرزمان، علماء بر آن بوده اند كه با استفاده از روش هايي، مراجعه به مطالب و مأخذ گوناگون را تسهيل و دست يابي به مطالب پراكنده را تسريع نمايند، تدوين كتاب هاي حديثي و دسته بندي و تبويب آن، سابقه اي طولاني و بيش از علوم ديگر در فرهنگ ديني دارد. در فرهنگ شيعي سابقه به كارگيري روش هاي تبويبي در ميان آثار موجود را بايد به شيخ كليني متوفاي (328، 329 هـ.ق) و صاحب كتاب ارزشمند اصول و فروغ كافي دانست و پس از او نيز علماء ديگر در تكميل آن كوشيده اند. با تنظيم معجم لفظي براي كتاب هاي حديثي و همچنين قرآن كريم، روش جديدي براي تكميل اطلاعات و تسهيل و تدقيق در دسترسي به مضامين و اطلاعات يك اثر عرضه شد كه در آثار بسيار با اهميت، مفيد و ارزنده است. تدوين فهرست هاي موضوعي و كشف المطالب ها نيز روشي، بود كه قسمتي از أن هدف را تعقيب مي كرد. البته گزينش هر دو روش با توجه به نوع اثر و درجه بندي اهميت آن توجيه مي شود و هر كدام داراي محاسن و كاستي هايي است كه در جاي خود مورد بررسي و كاوش قرار گرفته است. مثلا روش معجم لفظي براي مأخذي چون كتب حديث و قرآن كريم، نهج البلاغه و صحيفه سجاديه و متون كه اصل كلمات براي محققان اهميت ويژه دارد، همراه با كاربردهاي ديگر آن، از روش هاي كارگشا و كم نقص است و با توجه به اين كه زمان زيادي از ارائه آن نمي گذرد، براي تاميني قسمتي از نياز محققان، هنوز جايگزين نيافته است. يكي از روش هايي كه از ديرباز مورد توجه و عمل دانشمندان بوده، فهرست نگاري هاي موضوعي و يا تهيه كشف المطالب است. در اين روش، پديده آورنده ابتدا چارچوبي ذهني براي محتوي – كه اكثرا نيز به متن مسلط بوده اند – مي سازد و تلاش مي كند محتوي اثر را در آن چارچوب جاي دهد.اين روش گر چه در زمان خود، مؤثر و تا اندازه اي كارآيي آن مفيد بوده است. ولي با توجه به محدوديت ها و تنوع خواست مراجعه كنندگان، امروزه اين روش مردود و چندان كار ساز تلقي   نمي شود.

روش جديدي براي فهرست نگاري كتاب هاي علمي امروز مرسوم و زمان زيادي از ارائه آن نمي گذرد، كه به صواب نزديك تر و نسبت به روش هاي پيشين، كارآمدتر است. در اين روش، تهيه كننده بدون هيچ پيش طرح قبلي و  يا چارچوب از پيش ساخته اي، مستقيما به متن اثر مراجعه و با استفاده از واژه هاي كليدي متن و ايجاد يك رابطه مفيد و تعريف شده ميان آن ها، به ساخت و ساز فهرست مي پردازد، كه از آن به "فرهنگ موضوعي" يا "نمايه نامه موضوعي" ياد مي كنيم.

در اين روش الفاظ موضوعي متن، راهنماي مشترك تهيه كنندگان و كاربران خواهد بود و از اين جهت ذهن مشتركي، هم در تهيه فرهنگ و هم در مراجعه به آن فراهم خواهد آمد و از كمترين اعمال سليقه فردي برخوردار است.

در اين روش كه به صورت الفبايي مرتب مي شود، مجموعه اطلاعات هر موضوعي كه از يك واژه خاص و مطلع در يك اثر بر مي خيزد، با واژه هاي كمكي و تكميلي – كه باز بيشتر متأثر و هماهنگ با متني است – جهت دار شده و مجموعه اطلاعات آن به صورت شكل يافته به كاربران عرضه مي شود.

با اين روش، تا به حال دو اثر را در موضوع قرآن كريم سراغ داريم كه از هر دو زمان زيادي نمي گذرد. يكي در ايران با نام "فرهنگ موضوعي قرآن كريم" كار مشترك محققان ارجمند "خرمشاهي" و "فاني"؛ كه در سال 1364 هـ. ش از چاپ خارج شد و ديگري از سوريه به نام "المعجم المفهري لمعاني القرآن الكريم" كار محمد بسام رشدي (الزّين) كه در سال 1416 هـ. ق منتشر شده است.

اين دو اثر در استفاده از اين روش با يكديگر مشترك اند و تلاش نموده اند كه با رعايت اصول فرهنگ نامه ها، ورود به محتواي قرآن را براي كاربران تسهيل كنند. بديهي است هر روش با توجه به احاطه و سليقه اجراكنندگان آن، ممكن است در عمل با ديگري تفاوت كند كه معيار روشن براي ارزيابي آن، كمكي است كه به مراجعه كنندن خواهد كرد. هر سيلقه اي كه بهتر اين منظور را بر آورد، به مقصود نزديك تر و به هان نسبت از نقص كمتري برخوردار است.

اين دو فرهنگ – كه يكي را به "فرهنگ" و ديگري را به "معجم" موقتا نام گذاديم – هر كدام داراي محاسني است كه بدون آن كه در مقام بحث و مقايسه كامل باشيم، فقط براي خالي نبودن عريضه به چند حسن آن ها اشاره مي كنيم.

-         در "معجم" واژه هاي اصلي، يا به عبارتي واژه هاي رأس، اكثرا با عبارات تكميلي و توضيحي كه جهت واژه اصلي را روشن مي كند. همراه است. و اين حسن باعث شده، واژه هاي اصلي از كلي بودن و ابهام خارج شده و كاربران را بهتر به مضمون اثر هدايت كند. اين عمل گر چه در "فرهنگ" نيز اتفاق افتاده است، ولي عموميتي ندارد. واژه هاي بدون توضيح تكميلي به نسبت، در "فرهنگ" نيز اتفاق افتاده است.

-         در "معجم"، واژه هاي "جامع" يا "رابط" ميان چند واژه در يك بحث، نسبتا زياد به كار رفته، در صورتي كه اين حسن در "فرهنگ موضوعي" به كلي مغفول مانده است.

وجود واژه هاي جامع يا رابطه، نقش مهّمي در دسته بندي مطالب و راهنمايي كاربران ايفا  خواهد كرد، گر چه ممكن است در برخي از برداشت ها و يا گزينش ها، با كاربران اختلاف مختصري باشد. به عنوان مثال: واژه "قلب" را در هر دو فرهنگ مقايسه كنيد، در "معجم" اولا: كثرت موضوعات بيشتر است و بيش از پنجاه موضوع را در بر مي گيرد؛ ولي در "فرهنگ" اين تعداد به حدود 35 مورد مي رسد. ثانيا: در همين موضوعات بسيار، با گزينش چند واژه رابطه چون: احواله، امراضه، انفعالاته و صفاته، تعداد زيادي از اين واژه هاي به ظاهر پراكنده را به هم مرتبط ساخته و ساخت و ساز جامع تري به آن داده است.

_ در "معجم" كلمات مشتق در ذيل واژه هاي مصدري آن، به يك رأس مشترك منتهي شده است.

مثلا: كلمه المتقون و يا المهاجرين در ذيل كلمه التقوي و الهجره آمده است و كاربر را از مراجعه به جاهاي پراكنده، بي نياز ساخته است. ولي در فرهنگ هر كدام از مشتقات در  حمل الفبايي خود و متفرق از يكديگر آمده و از طريق ارجاع، كاربر مجبور است. براي دريافت منظور خود به چند جاي "فرهنگ" مراجعه كند. بديهي است روش اول براي جلوگيري از اتلاف وقت و ايجاد تمركز بر كل مضامين يك موضوع، به صواب نزديكتر است و مي توان مشتقات را با ارجاع به حمل مصدري و يا اسمي آن در ذيل يك ماده اصلي مرتب كرد.

-         در "فرهنگ" گر چه مشتقات، متفرق است ولي بعضا از تنوع موضوعي بيشتري برخوردار است. مثلا واژه الكافرون و يا المتّقون گر چه از ماده اصلي خود، فاصله گرفته ولي در مقايسه با "معجم" داراي تنوع موضوعي بيشتري است.

-         سيستم ارجاعات در "فرهنگ" به مراتب كامل تر از معجم است بالاخّص در موضوعاتي كه جنبه تكميلي و مضمون نزديك داشته است. در اين فرهنگ – كتاب حاضر – تلاش شده، ضمن بهره گيري از محاسن ياد شده، سليقه هاي ديگري كه ذيلا خواهد آمد، مورد استفاده قرار گيرد.

روش تنظيم:

همان گونه كه متذكر شديم براي تهيه اين فرهنگ، بدون هيچ قالب پيش ساخته اي به اصل متن مراجعه و كلمه متن را بررسي كرده و با مشورت، از واژه هاي متني براي تحليل موضوعي استفاده شده است، و پس از گزينش واژه ها، با استفاده از كامپيوتر (رايانه)، آن ها را به صورت الفبايي مرتب شده است. اين نكته نيز گفتني است كه از ابتدا بر اين باور بوده ايم كه كار ما تهيه "فرهنگ موضوعي" است كه كشف الالفاظ، لذا واژه هايي را بر گزيديم كه داراي بار موضوعي خاصي بوده و محور سخن و يا مطالبي در متن است. واژه هايي كه به تنهايي داراي بار موضوعي بوده، ولي چون در متن صحيفه محور سخني قرار نگرفته و صرفا براي تبيني مطالبي ديگر، لفظ آن بدون بار موضوعي مصطلح به كار رفته؛ گزينش نشده اند. زيرا احتمالا مراجعه به آن ها علاوه بر آنكه گره يي از كار نمي كشايد، باعث سر درگمي خوانندگان خواهد شد.

البته اين احتمال نيز وجود دارد كه مراجعه كننده اي به دنبال همه واژه هاي به كار رفته در كتاب باشد، لذا براي رفع اين نياز – كه ممكن است در جاي خود مهم باشد – معجم لفظي اين اثر عرضه گرديده است، كه جبران كننده خواهد بود. ولي فرهنگ موضوعي بايد راهنماي واژه هايي باشد كه موضوع بحث متني قرار گرفته و مراجعه كننده را به مطلبي در اطراف آن راهنمايي كند. مشكلي كه در تنظيم اين فرهنگ وجود داشت، ارجاع دهي به متن اصلي بود؛ زيرا انتخاب متن در زير واژه ها، حجم فرهنگ را به چندين جلد افزايش مي داد و چندان مفيد هم نبود. وضعيت فعلي صحيفه سجاديه يكي از دو راه را مي طلبيد.

1-     آدرس ها به صورت شماره دي، شماره، شماره صفحه و شماره سطر داده شود.

2-     متن هر دعا به صورت جدا نيز شماره گذاري شود و فقط دو شماره: يكي براي دعا و يكي براي بخش هاي دعا كفايت كند.

در روش اول، اگر چه اصل متن  چاپ شده، محفوظ مي ماند. ولي تعداد زيادي اعداد براي مراجعه كننده درد سر آفرين بود. لذا روش دوم مناسب تر تشخيص داده شده و ضمن شماره گذاري متن دعاها، متن صحيفه نيز همراه با "فرهنگ موضوعي" به چاپ رسيده تا كاربران عملا هم فرهنگ و هم متن صحيفه را در يك جلد داشته باشند.

لازم به ذكر است كه شماره گذاري داخل دعاها، فقط به منظور كوتاه كردن متن صورت گرفته تا قسمت مورد مراجعه سهل الوصول تر باشد و ضرورتا به معني دقت در محل شماره گذاري شده نمي باشد و ممكن است مطالب قبل و بعد از يك شماره كاملا به هم مربوط و وابسته باشند و شماره، لزوما، دليل بر قطع مطلبي از جهت معني نيست. و يا ممكن است جاي ديگري براي شماره مناسب تر باشد، كه آن را نيز مي پذيريم، ولي چون هدف بيشتر كوتاه كردن عبارات و آوردن علامتي خاصي بوده، وقت چنداني براي اين منظور مصروف نگرديده است.

بعد از شماره بندي دعاها، متن دعا مورد بررسي قرار گرفته و واژه هايي انتخاب شده، سپس وارد برنامه كامپيوتري گرديده است. اين مرحله از كار پيش از يك سال به طول انجاميده و بيشترين وقت را به خود اختصاصي داده است. پس از اتمام اين مرحله، واژه هاي انتخاب شده و آدرس هاي ثبت شده، از دستگاه پياده و طي چندين مرحله كنترل، تطبيق و بازنگري شده و در هر مرحله، اصطلاحات انجام شده به دستگاه (كامپيوتر) منتقل شده است. پس از آن، در دو مرحله كار ارجاعات، تكميلي و معادل فارسي برخي از واژه ها نيز انتخاب گرديد و در نهايت به تعدادي از صاحب نظران و كاربران احتمالي داده شد و برخي از نقطه نظرها نيز اعمال گرديد. در اين فرهنگ بيش از 7500 مدخل اصلي و 3500 مدخل ارجاعي و 800 معادل فارسي گزينش و در مجموع 20000 مورد، ثبت اطلاعات صورت گرفته است. اين فرهنگ در روش، با دو فرهنگ ياد شده – يعني "فرهنگ موضوعي قرآن كريم" و المعجم المفهري لمعاني القرآن الكريم" – شباهت نام دارد و پيش از عمل فرائد هر دو تحليل شده است. ولي در انتخاب واژه ها فقط متكي به متن صحيفه بوده و در حين عمل – جز به ندرت – مراجعه به آن ها صورت نگرفته است؛ زيرا به علت تفاوت فاحض متن صحيفه با قرآن، اصولا نمي توانست چنين فرهنگ هايي در ساخت و ساز، فرهنگ حاضر را ياري نمايد. سعي نگارنده بر أن بوده است كه بتوان ضمن ارائه الگو (مدل)، براي ساير متون  دعاها، در تدوين "فرهنگ موضوعي دعا" مفيد باشد.

نشانه ها:

در اين فرهنگ نشانه هايي بكار رفته كه هر كدام مقصود خاصي را دنبال مي كند كه در ذيل آمده است.

__ خط تيره: كه در ابتداي كلمه و يا جمله يا پيش از واژه دوم و سوم و... آمده، به معناي وابستگي به كلمه و يا حمله قبلي است. و به تنهايي مورد نظر نيست و با قبلي هاي خود در ارتباط مي باشد. مثلا

1)      ابراهيم – فطرته

2)      ابراهيم – اوصافه – خيليل الله

در مثال اول، فطرت كه با علامت __ (خط تيره) همراه است، و ابسته به واژه قبلي خود (يعني ابراهيم) مي باشد. و در مثال دوم نشانه __ در دو جا تكرار شده و نشانه وابستگي به واژه قبلي است. خليل الله وابسته به اوصاف و اوصاف، وابسته يه ابراهيم. و در بعضي از موارد يك واژه رأس، داراي له واژه ممكن است.

 اين نشانه كه در ابتداي برخي كلمات آمده به معناي داشتن اطلاعات اضافي است. اعم از اين كه معادل فارسي آن باشد و يا كلماتي كه مرادف واژه  رأس گرفته شده است.

مثال:   التمتّع = (بهره مندي)

         التمسّك = (چنگ در زدن)

 

= اين نشانه قبل از معادل هاي فارسي كلمان قرار گرفته و به معناي معادل و هم معناي آن است

مثال : التوقير = (بزرگ داشتن)

         اليوم = (روز)

اين نشانه پيش از كلمات مرادف آمده كه نشان مي دهد كلمه بعد از آن در صحيفه موجود بوده و بار موضوعي نيز داشته است ولي چون مرادف و هم معني واژه رأسي تلقي و در ذيل واژه رأس گنجانيده شده و فصل جديدي براي آن باز نشده است، و محتواي آن ذيل واژه رأس آمده است. مثلا: التقصير = (كوتاهي كردن) + (الابطاء)

مراد آن است كه كلمه (الابطاء) در متن صحيفه به كار رفته ولي به جهت هم معني بودن با تقصير، ذيل واژه تقصير نمايه شده و اين كلمه به عنوان يك واژه خاصي موضوعي در فرهنگ انتخاب نشده است.

اين علامت  يعني: رجوع كنيد به ... و نشانه رجوع كامل است. يا همان ارجاع. مثلا:

الآباء                ------>          الوالدان

آداب الصلاه              ------>         الصلاه – آداب ها

آلدرايه                 ------>             العمل - درايته

در مثال اوّل، منظور آن است كه (الآباء) كه در متن صحيفه موجود بوده، به عنوان واژه رأس انتخاب نشده، و همان مضمون را در (الوالدين) يا (الوالدان) جستجو كنيد.

در مثال دوم، مراد آن است كه كلمه (آداب) به عنوان واژه رأس گزينش نشده، ولي در واژه هاي تكميلي مورد استفاده قرار گرفته است.

همچنين    ---->     اين نشانه همراه با عبارت پيش از آن، يعني رجوع كنيد به ... و منظور ارجاع تكميل است؛ و كاربران را به مباحث ديگري كه در فرهنگ آمده و به گونه اي مستقيم و يا غير مستقيم به اين واژه مرتبط است، راهنمايي مي كند، مثلا:

الآفه: ايضا  الدّنيا – احوال ها – الآفه، لضلاله – آفات ها ...

گر چه "الآفه" به عنوان رأس انتخاب شده و موضوع هايي را در ذيل خود دارد، ولي اين كلمه در جاهاي ديگر اين فرهنگ به عنوان تكميلي نيز استفاده شده است، كه اطلاع از آن مفيد است يا مثلا:

آل ابراهيم : ايضا      اسحاق، يعقوب، اسماعيل، يوسف

يعني اين چند واژه (يا اسم) كه در فرهنگ نيز موجود است، آل ابراهيم مرتبط هستند.

      خط موربي كه در ميان اعداد به كار رفته و منظور جدا كردن شماره دعا از بخش هاي مختلف دعاست و به ترتيب از راست به چپ، شماره هاي قبل از خط مورب، شماره دعا و شماره هاي پس از آن، شماره بخش هاي دعا است. مثلا 17/5 يا 15/53 اولي يعني دعاي 17 و شماره 5 و دومي يعني دعاي پنجاه و سوم و 15 يعني شماره 15. براي سهولت بيشتر شماره هاي دعا و نمايان بودن آن ها براي خوانندگان به شماره هاي دعاها با اعداد سياه و شماره هاي بخش هاي دعا با اعداد نازك تر آمده است.

، اين نشانه در دو جا بكار رفته است. يكي در ميان اعداد براي جدا كردن اعدادي كه در يك دعا ولي در چند جا نيازمند آدرسي بوده است. مثلا 219/47، 49 يا 150/3، 31 يعني دعاهاي 219 و 150، با شماره هاي 47 و 49 و يا با شماره هاي 3 و 31. دوم در ميان برخي از كلمات براي جدا كردن آن با مطلب بعدي مثلا

الآفه: ايضا   الدّنيا – احوال ها – الآفه, الضلاله – آفاتها

؛ اين علامت با عنوان نقطه ويرگول (يا سيمي كالون) براي جدا كردن آدرس هاي هر دعا از دعاي ديگر به كار رفته كه براي تشخيص بهتر با اعداد بعدي يك فاصله نيز منظور شده است.

مثلا 41/24؛ 143/53؛

الرزق – بيدالله: 57/3: 59/2؛ 77/13؛

يعني دعاي 41، شماره 24 و دعاي 143، شماره 53.

يا دعاي 59، شماره 2 و دعاي 77 شماره 13.

( ) پرانتز براي كلمات خاصي چون معادل هاي فارسي و يا كلمات مرادف به كار رفته است.

مانند:

الكسل = (سستي، تنبلي)

الكره = (ناخوشايند داشتن)

 

روش استفاده از كتاب:

گر چه تهيه اين فرهنگ دشوار و اندكي پيچيده است، ولي استفاده از آن، بسيار آسان و راحت است. اگر شما به دنبال مطلبي در صحيفه سجاديه هستيد، حتما يك واژه موضوعي از آن مطلب را به ياد داريد. پس از در نظر گرفتن واژه موضوعي مورد نظر خود، بدون در نظر گرفتن الف و لام اول.

كلمه – اگر جزء كلمات اصلي نباشد – به صورت الفبايي به متن مراجعه كنيد و واژه مورد نظر را – اگر در صحيفه موجود باشد – خواهيد يافت.

مثلا اگر به دنبال موضوع "الهام" در صحيفه هستند به حرف الف بعده اللام مراجعه و كلمه "الهام" را در صفحه 48 پيدا خواهيد كرد و شما را به جهات گوناگوني كه در صحيفه مورد نظر بوده، راهنمايي خواهد كرد. مثلا: ذيل واژه الهام، 14 عنوان خواهيد يافت كه يكي از آن ها عبارت است از؛

الهام – موارده – التقوي

منظور آن است كه امام سجاد (ع) در مورد تقوي، تقاضاي الهام نموده است و موارد ديگر.

پس از هر واژه، شماره هايي موجود است كه شما را به دعا و عبارت مورد نظر راهنمايي مي كند كه به ترتيب از راست به چپ: شماره قبل از خطّ مورب / شماره دعا و شماره بعد از آن، شماره هاي داخل دعا است. سپس براي يافتن متن دعا، طبق همان آدرس به متن صحيفه كه در نهايت همين فرهنگ به چاپ رسيده مراجعه و مطلب خود را خواهيد يافت.

چند توضيح:

1-     فهرستي در آغاز متن صحيفه به چاپ رسيده كه شماره هاي دعاهاي صحيفه كامله سجاديه را كه در اين صفحه آمده است به شما نشان خواهد داد. ضمنا در ذيل هر دعا براي اطلاع خوانندگان، مأخذي را كه محقق (ارجمند آقاي ابطحي) در نهايت صحيفه آروده اند، ذكر شده و هر دعا كه از صحيفه (1) نقل شده، منظور سجاديه كامله است.

2-     جهت تسهيل در فهم واژه هاي مشكلتر، فهرستي تنظيم شده و در آخر كتاب ضميمه شده است. اين فهرست را كه "غريب اللغات" ناميده ايم. به صورت مختصر لغات مشكل را توضيح داده است. در اين فهرست، كلماتي كه در متن صحيفه با علامت ستاره مشخص شده است، ابتدا به اصل و ريشه آن برگردانيده و سپس توضيح مختصري براي آن آورده شده است. بنابراين كلماتي را كه در متن باعلامت        مي يابيد، نشانه آن است كه اين لغت در فهرست، "غريب اللغات" آمده است. براي مراجعه، ابتدا آن كلمه را به ريشه اصلي آن برگردانيده؛ و سپس براساس حروف الفبا به فهرست مراجعه نماييد. در توضيح لغات اگر احتمالا يك واژه در چند جاي صحيفه به كار رفته و معاني آن با يكديگر متفاوت است، به تمامي آن معاني توجه شده است. البته تطبيق معني با متن را به عهده كاربران نهاده ايم.

ساختار كتاب:

كتاب در دو جلد به چاپ رسيده كه مشخصات اصلي آن از قرار زير است. جلد اول در 740 صفحه، دو، لا با اين عناوين فراهم شده است. پس از عنوان اصلي كتاب، از نگارندگان و نويسندگان همكار، همچنين دست اندركاران تهيه كتاب قدرداني شده، سپس علائم و نشانه هايي كه در كتاب بكار رفته – و قبلا بسياري از آن ها توضيح داده شد براي خوانندگان بازگو شده است.

سپس مطالبي با عنوان "درآمد" كه مقدمه كوتاهي بر اهداف و نحوه نگارش كتاب ما باشد و از سوي مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران نگاشته شده است. به چاپ رسيده است. بعد از آن مقدمه نسبتا بلندي از مصطفي درايتي آمده است. اين مقدمه حاوي مطالبي است كه هر خواننده بايستي پيش از رجوع و مطالعه كتاب، آن را مطالعه نمايد. زيرا اين مقدمه اطلاعات با ارزش را درباره؛ صحيفه سجاديه و انواع نگارش هاي آن، ضرورت نگارش اين كتاب، پيشينه از اين كتاب و نهايتا برخي توضيحات تكميلي عرضه داشته است. در ادامه، مقدمه مذكور به زبان عربي ترجمه شده است. بحثي بعدي كتاب به معجم معناي صحيفه سجاديه اختصاصي يافته است كه كتاب – مانند بيشتر لغت نامه هاي فارسي به فارسي، فارسي به انگليسي و ... – درج شده است.

مثلا آخرين كلمه صحفه اگر الآخره باشد، همين كلمه در بالاي صفحه آمده است تا بازيابي اطلاعات به سهولت انجام گيرد. اين بخش مشتمل بر 300 صفحه مي باشد. بخش بعدي اين جلد؛ معادل هاي فارسي را در 22 صفحه عرضه داشته است. اين معادل ها به ترتيب حروف الفباي فارسي آمده و در مقابل هر واژه يا اصطلاح فارسي يك يا چند واژه و اصطلاح به چاپ رسيده است. بخش بعدي شامل 270 فهرست موضوعي ادعيه صحيفه جامعه است. كه ذيل موضوعات كلي تر آمده و ضمنا به زبان عربي است. دو بخش انتهايي كتاب، ابتدا به معجم المفهرس المعاني صحيفه سجاديه جامعه – كه متن كامل موضوعات بخش قبلي است يعني همان 270 فهرست مي باشد، سپس فهرست غريب اللغات – كه به ترتيب سه حروف اول آن ها مرتب شده – مي پردازد.

در بخش معجم المفهرس المعاني، متن كامل عربي صحيفه، همراه با توضيحات و ارجاعاتي كه به صورت پاورقي آمده، قابل رؤيت است.

جلد دوم: مشتمل 637 ص است كه شرح آن به اين قرار است:

ابتدا مقدمه اي كوتاه از مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران درباره ويژگي هاي كتاب، سپس  مقدمه يي كوتاه از نگارنده كه به اختصار مي باشد آمده است. در اين قسمت روش كار جلد دوم توضيح داده شده كه متن آن از قرار زير است.

در معجم نگاري ابداعات چند اي به كار نرفته است، فقط تلاش شده بهترين آن انتخاب شود. كليه هيئت ها در ذيل كلمات اصلي آن مرتب شده و براي مرتب كردن هيئت ها، ابتدا از افعال (مفرد مذكر ماضي) آغاز و سپس همان فعل با ملحقاتش همراه با ضمائر آورده شده و تا آخر فعل ماضي ادامه  يافته و معلوم بر مجهول مقدم شده است.

پس از اتمام فعل ماضي، مضارع معلوم بدون پيشوند و پسوند آورده شده و سپس همان فعل با پسوند و پيشوندهاي مربوطه، مثلا: يكتب، سيكتب، أيكتب، تا آخر و  نيز:

يكتبه، سيكتبه، تا آخر. پس از آن، افعال مجهول همانند معلوم آمده است.

پس از فعل مضارع، امر حاضر آمده است: زيرا امر غايب جزء مجزومات قرار گرفته است. پس از اتمام افعال مجرد، افعال مزيد به ترتيب: افعال، تفعيل، مفاعله، افتعال، انفعال، تا آخر مرتب و همانند افعال مجرد تنظيم شده است.

پس از اتمام كليه افعال، اسم ها آورده شده است؛ در ابتدا مصادر و سپس اسم هاي جامد ترتيب مصادر بدين گونه است: اسم مصدر، مصدر ميمي، مصدر مرهّ مصدر ثلاثي مزيد و مصدر همانگونه كه در كتب ادبيات آمده است.

پس از اتمام مصادر، ساير اسم هاي مشتق به ترتيب زير تنظيم شده است.

اسم فاعل، صفت مشبّه، نسبت، مصدر جعلي، اسم فعل، و در اسم هاي جامد ابتدا اسم هاي بدون الف و لام، سپس همان اسم با الف و لام آورده شده است.

 تذكر چند نكته:

1-     متن مورد استفاده جهت نگاري، متني است كه در نهايت "نمايه موضوعي صحيفه سجاديه" به چاپ رسيده است. و در واقع اين كتاب جلد دوم آن محسوب مي شود. و شماره هاي ارجاع دهي در اين معجم، فقط با شماره هاي همان متن تطبيق مي كند. بنابراين لازم است جلد اول اين مجموعه را در اختيار داشته باشيد متن چاپ شده داراي شماره دي و شماره بخش هاي دي است و شماره هاي ارجاع دهي در اين معجم كه با خط مورب / از هم جدا شده به اين معني است كه شماره هاي   قبل از خط مورب (به ترتيب از چپ به راست) شماره دي و شماره بعد از آن شماره بخش هاي دي است.

مثلا: 3/153 يعني دعاي 135، شماره 3

2-     براي نامفهوم نماندن جملات به علت تقطيع شدن آن، تلاش شده حتي المقدور مبتدا و خبر آن مشخص باشد. لذا گاهي ابتدا، انتها و يا وسط جمله اي را انتخاب و با سه نقطه (…) قسمت حذف شده را مشخص شده است. و گاهي كلمه اي در داخل "…" آمده كه اشاره به قبل و يا بعد دارد. بنابراين كلماتي كه در داخل " " (گيومه) قرار گرفته ارجاع به موضوع است.

3-     در صحيفه سجاديه، از برخي آيات قرآن نيز استفاده شده است و كه عين همان عبارات در معجم نگاري استفاده گرديده است. تنها به جهت عدم اختلاط، جلوي اين گونه عبارت ها، كلمه (قرآن) را در داخل پرانتز قرار داده شده تا استفاده به آن توجه داشته باشد.

متن اصلي جلد دوم: همانگونه كه گفته شد به معجم المفهرسي صحيفه سجاديه اختصاصي يافته كه به ترتيب حروف الفباي عربي مرتب گرديده است.

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


 
نظرات کاربر